دانلودیها | دانلود نرم افزار , برنامه و بازی اندروید

آنچه شما درباره خود فكرمی كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند.

مطالب محبوب این ماه

زندگینامه فردوسی

  • بازدید: 2477 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای زندگینامه فردوسی بسته هستند

بیوگرافی فردوسی شاعر (زندگینامه دانشمندان)

در زندگی نامه فردوسی اینگونه آمده است که : حکیم ابوالقاسم فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی در روستای پاژ در شهرستان توس در خراسان متولد شد. نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده‌ می باشد. نام کوچک او را در بن‌ مایه‌ های کهن‌ تر “حسن” نیز نوشته‌ اند. پدرش از دهقانان توس بود که ثروت و موقعیت قابل توجهی داشت. وی از همان زمان که به کسب علم و دانش می پرداخت، به خواندن داستان هم علاقه مند گردید.

چنان که می دانیم “دهقانان” یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ی ساسانیان در ایران زندگی میکردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل میدادند و صاحب نوعی “اشرافیت ارضی” بودند.

زندگانی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند سپری میشد. آنها به وسیله ی “روستاییان” از آن اراضی بهره برداری می کردند و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری می نمودند و حدوداً تا زمان حمله مغول به تدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند.

همانگونه که در زندگی نامه فردوسی آمده است، آغاز زندگی او هم‌ زمان با گونه‌ ای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری شروع شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و گرانیگاه آن خراسان و سرزمین‌ های فرارود بود.

در درازنای همین دو سده تعداد چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی در حال مشاهده کوشش‌ های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌ های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ ای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌ گام همان راه شد.

زندگینامه فردوسی

زندگینامه فردوسی – ابوالقاسم فردوسی که بود؟ 

درباره دوران کودکی و نوجوانی فردوسی نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌ مایه‌ های کهن جز افسانه و خیال‌ بافی چیزی به چشم میخورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی – فرهنگی شاهنامه، میتوان این را دریافت که فردوسی در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌ نگری در سروده‌ ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دست‌ مایهٔ او در سرایش شاهنامه شده‌ است. همچنین از شاهنامه و زندگی نامه فردوسی اینگونه میشود برداشت کرد که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌ های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌ است.

زندگینامه فردوسی – سرودههای فردوسی

کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شده است. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بوده اند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان 30 سالگی فردوسی میدانند اما با مطالعه زندگی نامه فردوسی میتوان اینچنین برداشت نمود که او در جوانی نیز به سرایندگی می پرداخته‌ است و چه بسا سرودن داستان های شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستان‌ های کهنی که در داستان‌ های گفتاری مردم جای داشته‌ اند، آغاز نموده‌ است. از میان داستان های شاهنامه که گمان میرود در زمان جوانی وی گفته شده باشد میتوان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.

فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمه‌ کاره ماندن گشتاسب‌ نامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت می پردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بن‌ مایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسب‌ نامه بوده‌ است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان “تختِ شاهِ جهان” رفت تا آن را پیدا کند و بازمانده آن را به شعر در آورد. فردوسی در این سفر “شاهنامهٔ ابومنصوری” را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده‌ است و “شاهنامه ابومنصوری” به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته شده بود، نسخه‌ ای از آن را در اختیار فردوسی نهاد.

زندگینامه فردوسی – آرامگاه فردوسی در شهر توس

محمد امین ریاحی، با درنگریستن در زندگینامه فردوسی و گفته های وی از سن و ناتوانی خود، این گونه نتیجه‌ گیری کرده‌ است که فردوسی می بایست پس از سال ۴۰۵ هجری قمری و پیش از سال ۴۱۱ هجری قمری از جهان رفته باشد.

پس از مرگ، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن ابوالقاسم فردوسی از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری نمود و به ناچار در باغ خود وی در توس به خاک سپرده شد. آرامگاه فردوسی بین سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۳ به دستور رضا شاه بازسازی شد.

زندگینامه فردوسی

زندگینامه فردوسی – مذهب فردوسی

بر اساس ابیاتی در خود شاهنامه و همچنین با مطالعه زندگی نامه فردوسی و منابع اولیه‌ای چون آثار نظامی عروضی و نصیرالدین قزوینی، فردوسی یک مسلمان شیعه بوده است، ولی برخی از پژوهشگران اخیراً در مورد مذهب وی و شاخهٔ شیعی آن اظهار تردید کرده‌ اند.

بزرگداشت و گرامیداشت فردوسی

در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده‌ است هر سال در این روز آیین‌ های بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار میگردد.

 

روز بزرگداشت فردوسی

  • بازدید: 458 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای روز بزرگداشت فردوسی بسته هستند

روز بزرگداشت فردوسی

در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده‌است.[هر سال در این روز آیین‌های بزرگداشت فردوسی و شاهنامه در دانشگاهها و نهادهای پژوهشی برگزار می‌شود.

روز بزرگداشت فردوسی

روز بزرگداشت فردوسی

 

خلاصه ای از شرح زندگی نامه حكيم ابوالقاسم فردوسی

استاد بزرگ بي بديل ، حكيم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسي، حماسه سراي بزرگ ايران و يكي از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسي و از مفاخر نامبردار ملت ايرانست كه به علت همين عظمت مقام و مرتبت، سرگذش مانند ديگر بزرگان دنياي قديم با افسانه و روايات مختلف در آميخته است.

 

مولد او قريه باژ از راء ناحيه طابران (يا: طبران) طوس بود، يعني همانجا كه امروز آرامگاه اوست، فردوسی در آن دِه در حدود سال 329 – 330 هجري، در خانواده اي از طبقه دهقانان چشم به جهان هستي گشود.

 

چنان كه مي دانيم “دهقانان” يك طبقه از مالكان بودند كه در دوره ي ساسانيان (و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامي) در ايران زندگي مي كردند و يكي از طبقات اجتماعي فاصل ميان طبقه كشاورزان و اشراف درجه اول را تشكيل مي دادند و صاحب نوعي “اشرافيت ارضي” بودند.

 

زندگانی آنان در كاخهايي كه در اراضي خود داشتند مي گذشت.آنها به وسيله ي “روستاييان” از آن اراضي بهره برداري می نمودند و در جمع آوري ماليات اراضي با دولت ساساني و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همكاري داشتند و حدودا تا زمان حمله مغول به تدريج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضييقات گوناگون از بين رفتند.

 

اينان در حفظ نژاد و نسب و تاريخ و رعايت آداب و رسوم ملي، تعصب و سختگيري خاص مي كردند و به همين سبب است كه هر وقت در دورهي اسلامي كسي را “دهقان نژاد” مي دانستند مقصود صحت نژاد ايراني او بود و نيز به همين دليل است كه در متون فارسي قرون پيش از مغول “دهقان” به معني ايراني و مقابل “ترك” و “تازي” نيز استعمال مي شده است .

 

فردوسی به خاطر تعلق به اين طبقه از جامعه، از تاريخ ايران وسرگذشت نياكان خويش آگاهي داشت، به ايران عشق مي ورزيد، به ذكر افتخارات ملي علاقه داشت. وي از خانداني صاحب مكنت و ضياع و عقار بود و به قول نظامي عروضي صاحب چهار مقاله، در ديه باژ «شوكتي تمام داشت و به دخل آن ضياع از امثال خود بي نياز بود».

 

ولی اين بی نيازی پايدار نماند؛ زيرا او همه سودهای مادی خود را به كناری نهاد و وقتي تاريخ ميهن خود و افتخارات گذشته آن را در خطر نيستي و فراموشی يافت زندگي خود را به احياء تاريخ گذشته مصروف داشت و از بلاغت و فصاحت معجزه آسای خود در اين راه ياری گرفت.

 

از تهيدستي نينديشيد، سي سال رنج برد، و به هيچ روي، حتي در مرگ پسرش، از ادامه كار باز نايستاد، تا شاهنامه را با همه ي رونق و شكوه  و جلالش، جاودانه براي ايراني كه مي خواست جاودان باشد، باقي مي گذارد «كه رحمت بر آن تربت پاك باد».

 

فردوسی ظاهراً در ابتداي قتل دقيقي (حدود 367- 369 ه) به نظم داستانهاي منفردي از ميان داستانهاي قديم ايراني سرگرم بود، مثل داستان “بيژن و گرازان”، كه بعدها آنها را در شاهنامه ي خود گنجانيد و گويا اين كار را حتي در حين نظم شاهنامه ابومنصوري يا بعد از آن نيز ادامه مي داد و داستانهاي منفرد ديگري را مانند اخبار رستم، داستان رستم و سهراب، داستان اكوان ديو، داستانهاي مأخوذ از سرگذشت بهرام گور، جداگانه به نظم در مي آورد .

 

اما تاريخ نظم اين داستانها مشخص نيست و تنها بعضي از آنها داراي تاريخ نسبتا روشن و آشكاري است. مثل داستان سياوش كه در حدود سال 387 ه. سروده شده و نظم داستان نخجير كردن رستم با پهلوانان در شكارگاه افراسياب كه در 389 شروع شد.

منبع : روز بزرگداشت فردوسی

منبع : روز بزرگداشت فردوسی