دانلودیها | دانلود نرم افزار , برنامه و بازی اندروید

آنچه شما درباره خود فكرمی كنید، بسیار مهمتر از اندیشه هایی است كه دیگران درباره شما دارند.

مطالب محبوب این ماه

بیوگرافی کمال سرایندی

  • بازدید: 487 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای بیوگرافی کمال سرایندی بسته هستند

پروفسور «کمال سرابندی» Kamal Sarabandi متولد ۱۴ آبان ۱۳۳۵ در زابل می باشد که خانواده پدری اش در حال حاضر در شهر کرج زندگی می کنند، وی عضو شورای مشورتی ناسا ، استاد مهندسی برق و علوم کامپیوتری و مدیر آزمایشگاه پرتو افشانی دانشگاه میشیگان آمریکا و دریافت کننده جایزه هری راسل ۱۹۹۷میلادی است.

بیوگرافی کمال سرایندی

او یکی از رهبران و محققین جهان در زمینه اسباب آلات کنترل از راه دور و ماکرویو است. سرابندی یک روش علمی و عملی در فن مهندسی مایکرویو بوجود آورده اند که ظرفیت حوزه مایکرویو رادار را چندین برابر نموده و مورد استفاده قرار گرفته که جزء پیشرفته ترین و دقیق ترین مدلهای ریاضی می باشد و نیز ایشان با استفاده ازسیستمهای جدیدتصویری رادار به تحقیق و تجسس دراطراف کره زمین و فضای سبز اقدام نموده است.پروفسور سرابندی دروس جدیدی را بجای دروس گذشته در دوره دکترا و فوق دکترا بکار گرفته است. ایشان همچنین جایزه سال ۱۹۹۶ در زمینه مهندسی الکترونیک و علوم کامپیوتری را دریافت نموده است،علاوه براین وی به عنوان اولین استاد سال در آمریکا نیز شناخته شده است.وی تاکنون مدیر اجرایی پروژه*های تحقیقاتی بسیاری وابسته به ناسا،آزمایشگاه پیشرانه جت،آرو،بنیاد ملی علوم،سازمان پروژه های تحقیقاتی دفاعی پیشرفته و دیگر صنایع بزرگ بوده است.

بیوگرافی کمال سرایندی

ایشان دارای ۱۸ مدرک دکتراست که در سه رشته آن به عنوان برترین آن رشته ها شناخته می شوند ( ۱- علم ریاضی ۲- علم رادار ۳-علم الکترونیک) از وی تاکنون فصول گوناگونی در کتب مختلف و بیش از ۱۷۰ مقاله در مجلات مرجع چاپ شده است،عنوان سخنران برجسته وزارت آموزش و پرورش و علوم دولت فدرال آلمان و ارائه دهنده برترین مقاله در کنفرانس علوم ارتش آمریکا، خشی دیگر از افتخارات وی میباشد.ایشان هم اکنون به عنوان ریاست گروه علوم جغرافیایی و سنجش از راه دور انجمن مهندسین برق و الکترونیک در ایالت میشیگان آمریکا و عضو هیئت داوران سازمان فضایی آمریکا NASA در علوم و فنون زمین شناسی می باشد.

منبع:بیوگرافی کمال سرایندی

بیوگرافی کمال سرایندی

زندگینامه پرنسس دایانا

  • بازدید: 748 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای زندگینامه پرنسس دایانا بسته هستند

زندگی پرنسس دایانا، همسر چارلز، شاهزاده ولز

زندگینامه پرنسس دایانا

زندگینامه پرنسس دایانا

نام کامل: دایانا فرانسس

لقب(ها): شاهدخت ولز

زادروز: 1 ژوئیه 1961

زادگاه: سندرینگهام، نورفولک، انگلستان

مرگ: 31 اوت 1997 میلادی (36 سال)

محل مرگ: پاریس، فرانسه

همسر: چارلز، شاهزاده ولز (1981 تا 1996)

کاخ: کاخ کنزینگتون

دودمان: دودمان ویندسور

پدر: جان اسپنسر، هشتمین ارل اسپنسر

مادر: فرانسس شاند کید

فرزندان: شاهزاده ویلیام، دوک کمبریج – شاهزاده هری ولز

دین: مسیحی
دایانا، شاهدخت ولز (به انگلیسی: Diana, Princess of Wales) (دایانا فرانسس اسپنسر (به انگلیسی: Diana Frances Spencer); زاده 1 ژوئیه 1961 – درگذشته 31 اوت 1997) همسر اول چارلز، شاهزاده ولز، بزرگترین فرزند و ولیعهد ملکه الیزابت دوم بود.

او برای فعالیت هایش در زمینه جمع آوری پول برای خیریه های بین‌المللی و همچنین به عنوان یک شخصیت برجسته و مشهور در قرن بیستم شناخته شده بود. ازدواج او با شاهزاده ولز در تاریخ 29 ژوئیه 1981 در کلیسای جامع سنت پل برگزار شد که مخاطبانی جهانی داشت و به وسیله بیش از 750 میلیون نفر تماشا شد. با این ازدواج او القاب شاهدخت ولز، دوشس کورنوال، دوشس رافیسِی و کنتس چِستِر را به دست آورد. ثمره این ازدواج دو پسر بود، شاهزادگان ویلیام و هری، کسانی که در ردیف رسیدن به تاج و تخت بریتانیا دوم و چهارم هستند.

دایانا در یکی از خانواده های اشرافی انگلیس با دودمانی سلطنتی متولد شد. وی با اعلام نامزدی اش به چهره ای جهانی مبدل شد. او برای کارهای خیرخواهانه به رسمیت شناخته شده بود و از سال 1989 تا زمان مرگش، رئیس بیمارستان تخصصی اُرموند بود. دایانا در دوران ازدواجش و پس از آن به عنوان چهره برجسته مطبوعات باقی‌ماند و ازدواج او پس از 15 سال با طلاقی در تاریخ 28 اوت 1996 به پایان رسید. توجه رسانه ها و مطبوعات جهان برای آخرین بار در تاریخ 31 اوت 1997 به دایانا جلب شد، روزی که او در یک تصادف رانندگی در پاریس کشته شد.

زندگینامه پرنسس دایانا

زندگینامه پرنسس دایانا

اوایل زندگی

دایانا در ساعت 7:45 عصر در تاریخ 1 ژوئیه 1961 در شهر کوچک سندرینگهام در منطقه نورفولک به دنیا آمد. او چهارمین فرزند از بین پنج فرزند ویسکُنت و ویسکُنتس آلتروپ بود. اسپنسرها از خاندان های قدیمی و بسیار مهم بریتانیا هستند که نسل های متمادی با خاندان سلطنتی رابطه نزدیک داشتند. آن ها امیدوار بودند که پسری متولد شود تا نسل خانواده را ادامه دهد و به همین علت تا یک هفته نامی برای بچه انتخاب نشد، تا این که آن ها “دایانا فرانسس” را از روی اسم “دایانا راسِل، دوشس بِدفورد”، که از خویشاوندان گذشته آن ها بود، و همچنین از روی اسم مادر دایانا، “فرانسس روچه”، برداشتند. دایانا در کلیسای سنت ماری مگدالنه غسل تعمید داده شد.
او دو خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر به نام های سارا، جین و چارلز داشت. او همچنین برادری نوزاد به نام جان داشت که حدود یک سال قبل از تولد او فوت کرده بود. میل برای داشتن یک وارث، اجباری به ازدواج اسپنسرها اضافه کرد و بر طبق گزارش ها لِیدی آلتروپ به کلینیک رفته بود تا علت “مشکل” را مشخص کند. این رفتارها به وسیله برادر کوچکتر دایانا، “تحقیر آمیز” خوانده شد، و بعدها چنین گفت: “آن دوران بسیار برای والدینم وحشتناک بود و علت طلاقشان شد و فکر نمی‌کنم آن ها هیچ وقت با این مسئله کنار آمده باشند”. دایانا در پارک هاوس بزرگ شد، جایی که به خانه سندرینگهام نزدیک بود.

دایانا هشت سال داشت که پدر و مادرش، به خاطر خیانت مادر وی با فردی به نام “پیتر شاند کید” (ناپدری آینده دایانا)، از هم طلاق گرفتند. اندرو مورتون در کتابی که درباره زندگی دایانا نوشته این طور می آورد که: دایانا زمانی را که لرد آلتروپ داشت چمدان ها را در ماشین می گذاشت به خاطر داشت و بعد از آن لیدی آلتروپ در ماشین نشست و آن ها از دروازه پارک هاوس خارج شدند. دایانا در زمان جدایی والدین، به همراه مادرش در لندن زندگی کرد، اما در تعطیلات کریسمس، لرد آلتروپ به همسر سابقش اجازه بازگشت با دایانا را نداد.

مدت کمی بعد از آن، لرد آلتروپ سرپرستی دایانا را با کمک مادرزن سابقش، “لیدی فِرموی”، برنده شد. دایانا ابتدا در مدرسه ای نزدیک نورفولک تحصیل کرد و سپس به یک مدرسه شبانه روزی در کنت فرستاده شد. در 1973، لرد آلتروپ رابطه ای را با “راینه، کنتس دارتموث” آغاز نمود. دایانا سپس با نام “لِیدی دایانا اسپنسر” شناخته شد، زمانی که پدرش در سال 1975 لقب “اِرل اسپنسر” را دریافت نمود. لیدی دارتموث، نامحبوب و نامهربان در نظر دایانا، با لرد اسپنسر در لندن در تاریخ 14 ژوئیه 1976 ازدواج نمود. دایانا همیشه به عنوان آدمی کمرو در دوران رشدش شناخته شده ولی او هم در رقص و هم در آواز بسیار استعداد داشت. او همچنین با کودکان بسیار مهربان و صبور بود.

پس از اتمام تحصیلات در سوئیس، دایانا به لندن بازگشت. او کار با کودکان را آغاز نمود و به عنوان یک پرستار بچه در مدرسه جوانان انگلستان شروع به کار کرد. ظاهرا دایانا با شاهزادگان اندرو و ادوارد (برادران کوچکتر چارلز)، آن همان زمانی که خانواده اش پارک هاوس را، که یکی از دارایی های ملکه در سندینگهام است را در اختیار داشتند، بازی می کرده است.

تحصیلات و اشتغال

در 1968، دایانا به یک مدرسه شبانه روزی دخترانه فرستاده شد. زمانی که جوان بود، به یک مدرسه محلی عمومی رفت. آنجا در زمینه تحصیلات، استعدادی از خود نشان نداد و سپس به مدرسه ای در کنت فرستاده شد که آن جا هم به عنوان دانش آموزی ضعیف شناخته شد و پس از تلاشی بیهوده، دوباره همه درس ها را رد شد. هر چند او استعدادی ویژه در موسیقی، به عنوان یک پیانیست تمام عیار، از خودش نشان داد. این حضور برجسته او در این زمینه، باعث دریافت جوایزی به وسیله او شد.

در 1977، او کنت را به قصد تحصیل در یک مدرسه تکمیلی دختران در سوئیس ترک کرد. حدودا آن زمان بود که شوهر آینده اش را که درگیر رابطه ای با خواهر بزرگترش، سارا، بود را برای اولین بار ملاقات کرد. دایانا همچنین در شنا و غواصی خوش درخشید و بعد از آن به یک مربی باله در باله سلطنتی مبدل شد. سپس برای مدتی طولانی به باله پرداخت اما با افزایش سن، قد نسبتا بلندش برای این کار مناسب دیده نشد.

دایانا در 1978 به لندن آمد و از آن جایی که مادرش بیشتر سال را در اسکاتلند بود، دایانا برای زندگی به آپارتمان مادرش در لندن رفت. کمی بعد از آن، آپارتمانی به قیمت پنجاه هزار پوند برای او، به عنوان هدیه تولد هجده سالگی، در منطقه کالهِرن خریده شد. او تا سال 1981 با سه تن از دوستانش در آن آپارتمان زندگی کرد. او در لندن، بنا به درخواست مادرش، پخت‌وپز پیشرفته را آموخت در حالی که هیچ وقت یک آشپز زرنگ و خبره نشد و به جای آن مربی رقص برای جوانان شد، تا زمانی که بر اثر یک حادثه در هنگام اسکی، سه ماه شغلش را رها کرد.

سپس یک کار به عنوان دستیار گروه بازی در یک مدرسه پیدا کرد و کارهایی مانند نظافت را برای خواهرش سارا و بسیاری از دوستانش انجام داد و همچنین به عنوان میزبان و مهماندار در مهمانی ها کار کرد. دایانا همچنین مدتی به عنوان پرستار بچه، برای یک خانواده آمریکایی که در لندن زندگی می کردند، کار کرد.

زندگینامه پرنسس دایانا

زندگینامه پرنسس دایانا

ازدواج با شاهزاده ولز

شاهزاده چارلز در گذشته با خواهر بزرگتر دایانا، یعنی سارا، ارتباط داشت و پس از آن در اوایل سی سالگی تحت فشار شدید برای ازدواج قرار گرفته بود.شاهزاده ولز سال های متمادی با لِیدی دایانا آشنایی داشت، اما برای اولین بار در تابستان 1980 به طور جدی و به عنوان عروس خودش به او نگریست. در آن زمان آن ها در یک آخر هفته در دهکده ای مهمان بودند و در آن جا با هم بازی چوگان تماشا کردند. این رابطه ادامه یافت تا جایی که چارلز، دایانا را برای مسافرت با کشتی در یک آخر هفته دعوت نمود. سپس او را به قلعه بالمورال (مقر خاندان سلطنتی در اسکاتلند) دعوت کرد تا با خانواده اش ملاقات کند. دایانا به وسیله ملکه الیزابت دوم، شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبرا و ملکه الیزابت، ملکه مادر مورد خوش آمد گویی واقع شد. سرانجام آن ها به لندن رفتند و شاهزاده در 6 فوریه 1981، خواستگاری نمود که با جواب مثبت از جانب دایانا همراه شد، اما مراسم نامزدی برای چند هفته بعد مخفی نگاه داشته شد.

نامزدی و عروسی

نامزدی آن ها در 24 فوریه 1981 رسما اعلام شد و بعد از آن لِیدی دایانا حلقه ای سی هزار پوندی (نود و چهارهزار و هشتصد پوند به قیمت امروز) با 14 الماس بسیار زیبا در اطراف و یک یاقوت کبود 12 قیراطی بیضی شکل در وسط که در طلای سفید 18قیراطی واقع شده بود و شبیه حلقه مادر خودش بود را انتخاب نمود. حلقه در آن زمان به وسیله جواهرساز سلطنتی ساخته شد ولی غیر معمول برای یک عضو خاندان سلطنتی، حلقه کاملا منحصربه‌فرد نبود و مشابه آن در کلکسیون جواهرسازان سلطنتی وجود داشت. حلقه بعدها و در سال 2010 به عنوان حلقه نامزدی کاترین میدلتون مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از این حلقه، نسخه های مشابه بسیاری در سراسر جهان ساخته شد.دایانای بیست ساله با ازدواجش با شاهزاده چارلز در تاریخ 29 ژوئیه 1981 در کلیسای جامع سنت پل شاهدخت ولز شد. علت انتخاب سنت پل به جای کلیسای وست‌مینستر به خاطر فضای بیشتر بود که مناسب تعداد زیاد مهمان ها باشد و این ازدواج هم ازدواجی “شاه و پریان” مانند تلقی شد و با تماشای عده ای نزدیک به هفتصد و پنجاه میلیون از پای تلویزیون و صف کشیدن ششصد هزار نفر در بیرون کلیسا و خیابان ها همراه گردید. در محراب کلیسا، دایانا تصادفا ترتیب دو نام اول چارلز را اشتباه کرد و به جای “چارلز فیلیپ”، “فیلیپ چارلز” آرتور جرج را به زبان آورد. او همچنین در ادامه سوگند، عبارت “اطاعت از همسر” را بر زبان نیاورد که به درخواست خودشان این رسم را کنار گذاشتند و در آن زمان نقدهایی در این زمینه صورت گرفت. دایانا در مراسم، لباسی به ارزش نه هزار پوند بر تن کرد که از دنباله ای به طول بیست و پنج فوت (هشت متر) برخوردار بود.

شاهزاده و شاهدخت ولز بخشی از ماه عسلشان را در خانه خانواده مونتباتن (خانواده پدری چارلز) در همپشر گذراندند و سپس با پروازی به نزدیکی جبل طارق رفتند تا در آن جا به کشتی بریتانیا بپیوندند و طی یک سفر دریایی دوازده روزه از دریای مدیترانه و مصر دیدن کنند. آن ها همچنین از تونس، ساردنی و یونان نیز دیدن کردند و در آخر با یک توقف کوتاه در بالمورال، ماه عسل خود را به پایان رساندند.

پس از شاهدخت ولز شدن، دایانا به طور خودکار به سومین زن عالی رتبه بریتانیا (پس از ملکه و ملکه مادر) مبدل شد و به عنوان چهارمین یا پنجمین شخص در رتبه بندی سایر قلمروهای همسود پس از ملکه، دوک ادینبرا، ملکه مادر و شاهزاده ولز در نظر گرفته شد. پس از چند سال، ملکه به دایانا نشان های سلطنتی مختلف را برای واضح کردن عضویت او در خاندان سلطنتی اهدا نمود. نیم‌تاجهای مختلف به او هدیه کرد و مدال عضویت در خاندان سلطنتی الیزابت دوم را به او اعطا نمود.

شاهدخت ولز

شاهزاده چارلز، شاهزاده ولز بود و دایانا با ازدواج با او لقب شاهدخت ولز را دریافت کرد و عملا به عضویت خانواده سلطنتی درآمد. وی در سالهای بعد در بسیاری از برنامه‌های داخلی و خارجی شرکت کرد و همراه با شاهزاده چارلز یا به تنهایی به بسیاری از کشورهای جهان بویژه قلمروهای همسود سفر کرد.

جدایی از شاهزاده چارلز

شهرت و محبوبیت دایانا و چارلز باعث شد تا کوچک‌ترین کارهای آنان نیز توسط رسانه‌ها و پاپاراتزی‌ها پوشش داده شود و بسیاری از مسائل خصوصی آنان در مطبوعات منعکس گردد. از جمله آنان روابط نامشروعی که چارلز پیش از زندگی با دایانا داشت. در تمام این سالها دایانا و چارلز از خبرسازترین افراد پادشاهی متحده بودند.

این دو از سال 1992 جدای از هم زندگی کردند اما سرپرستی فرزندانشان را بصورت مشترک برعهده داشتند. در همین حال چارلز نیز مجددا رابطه‌اش را با کامیلا آغاز کرد و بعدها هم به داشتن رابطۀ عاشقانه با کامیلا اعتراف نمود. پرنسس دایانا در سال 1995 در یک برنامه تلویزیونی در بی بی سی پرده از نگرانی‌ها و مشکلات درونی خانواده برداشت و از فشارهای رسانه‌ای و اجتماعی که بر وی بود گلایه کرد. وی علت به وجود آمدن این مشکلات را کامیلا پارکر بیان کرد و گفت که در این ازدواج سه نفر حضور داشتند.

وی همچنین چارلز را در مورد این مسئله مقصر دانست. به همین خاطر کامیلا از شوهرش جدا شد. این موجب دشمنی بیشتر دایانا و کامیلا شد و سرانجام کتابی با عنوان دایانا:داستان واقعی اش و به دنبال آن دروازۀ کامیلا، غارتگر خانه ها منتشر شد که در آن به بدگویی و روابط عاشقانه و مشکلات زندگی این دو نفر پرداخته شده بود. سرانجام دایانا و چارلز در 28 اوت 1996 با پیشنهاد ملکه رسما از هم طلاق گرفتند. با این کار عنوان سلطنتی دایانا قدری پائین آمد اما چون وی مادر دو تن از شاهزادگان بود تا آخر عمر به عنوان یکی از اعضای خانواده سلطنتی باقی‌ماند و لقب پرنسس ولز را حفظ کرد.
دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی می خواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطۀ دوبارۀ چارلز و کامیلا داغتر بود زیرا اگر این ازدواج صورت می گرفت دایانا القاب سلطنتی اش را از دست می داد و دیگر عضو خانوادۀ سلطنتی محسوب نمی شد. هر چند که این ازدواج هیچ وقت صورت نگرفت زیرا در 31 اوت 1997، دایانا در یک تصادف شدید رانندگی درگذشت. وی آن شب به همراه نامزدش دودی الفاید و راننده‌اش برای فرار از دست عکاسان از درب پشتی هتل خارج شد و قصد خروج از پاریس را داشت.

آن ها در یک بنز لیموزین در تونلی در پاریس مشغول به حرکت بودند که ماشینشان به دلیل سرعت زیاد و عدم کنترل راننده با دیواره تونل الما پاریس برخورد کرد و راننده و الفاید به سرعت جان باختند. بعد از تصادف به نظر نمی آمد دایانا صدمه ای جدی دیده باشد اما وی یک بار در آمبولانس دچار حمله قلبی شد و در بیمارستان هم بر اثر خونریزی ریوی و مغزی درگذشت. تنها کسی که در این میان جان سالم به در برد محافظ شخصی دایانا بود. بعدها معلوم شد که نه دایانا و نه الفاید هیچکدام کمربند ایمنی نبسته بودند. همچنین گفته شد که راننده سه برابر بیشتر از اندازه مجاز نوشیدنی الکلی مصرف کرده بود. پدر دودی اسپانسر فیلم قتل غیرقانونی شد که در آن نیمه تاریک مرگ پرنسس دایانا و پسرش نمایش داده شده است.

بعد از مرگ دایانا چارلز به همراه خواهران و برادر دایانا برای آوردن بدن او از لندن به پاریس سفر کردند. بعد از بازگشت، ملکه الیزابت دوم اعلام کرد که بعد از جدایی از چارلز، دایانا دیگر عضوی از خانواده سلطنتی نیست و نباید تشییع جنازه رسمی برای وی برگزار شود. این گفته اعتراض زیادی را به دنبال داشت و سرانجام با اصرار شاهزاده چارلز مراسمی رسمی برای دایانا برپا شد.

فعالیت‌های اجتماعی

هرچند شاهدخت دایانا به هنر علاقه داشت اما عمده شهرت وی بخاطر فعالیت‌های عام المنفعه و اجتماعی است. وی با تأسیس و یا همکاری با چندین موسسه خیریه، به مدرسه سازی، خانه سازی و کمک به بینوایان و دردمندان پرداخت. وی کمکهای شایان توجهی به جذامیان، مبتلایان به ایدز و آسیب دیدگان از مین در کشور آنگولا انجام داد. وی در سفر به مناطق بحران زده و محروم مانند آفریقا و بوسنی و هرزگوین با جدیت به دلگرمی دادن به محرومان و آسیب دیدگان پرداخت و با کسانی چون نلسون ماندلا، مایکل جکسون و مادر ترزا دیدار کرد.

علاوه بر این وی به عنوان همسر ولیعهد او را در سفرهای کاری همراهی می کرد. او با چارلز به کشورهای ایالات متحده، کانادا، ایتالیا، قلمروهای همسود و برخی از کشورهای آفریقایی و آسیایی سفر کرد. او همچنین برخی از سفرهای خود را به تنهایی انجام می داد و از بیمارستان ها و مکان های عمومی بازدید می کرد. همچنین وی به عنوان همسر ولیعهد از وظایف ویژه ای نیز برخوردار بود.

دانستنی‌ها

دایانا در سال 1987 در ملا عام دست یک مبتلا به ایدز را گرفت تا به این طریق از آنان حمایت کند. بعدها وی با مبتلایان به جذام نیز چنین تماسهایی داشت

بلافاصله بعد از تصادف عکاسان زیادی سر رسیدند و از صحنه عکسبرداری کردند اما پلیس دوربینهای آنها را ضبط کرد.

در سال 2006 یک مجله ایتالیایی بنام چی برای نخستین بار عکسهایی از تصادف دایانا را چاپ کرد که با اعتراض انگلیسی‌ها مواجه شد. / برترین ها

منبع:زندگینامه پرنسس دایانا

زندگینامه پرنسس دایانا

بیوگرافی فرخ ساجدی

  • بازدید: 725 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای بیوگرافی فرخ ساجدی بسته هستند

بیوگرافی فرخ ساجدی

بیوگرافی فرخ ساجدی

یکی از هنرپیشگان قدیمی که در سال ۱۳۲۱ به در ماه فروردین در محله امیریه پایتخت کشورمان زاده شده و در سال ۱۳۹۷ در بیست و نهمین روز از ماه بهمن دار فانی را وداع گفت

تحصیلات خود را در زمینه بازیگری در خارج از کشور آلمان به پایان رسانید و با اینکه خانواده اش به شدت مخالف با ورود پسرشان به دنیای هنر بود اما به خوبی در این زمینه پیشرفت نمود و استعداد خود را کشف کرد

عکس های قدیمی و قبل انقلاب فرخ ساجدی

زمان نوجوانی و آن موقع که ۱۰ سال بیشتر نداشت به آلمان رفت تا تحصیلات خود را ادامه دهد ولی به علت علاقه زیادی که به دنیای هنرپیشگی داشت در این راستا گام برداشت ؛

به همین علت مصرف خانواده طرد شده و در کنارم در فیلم‌های زیادی بازی کرد و پس از مدتی دوباره به آغوش گرم خانواده بازگشت

علت درگذشت فرخ ساجدی

این شخصیت پرکار به علت بیماری و سکته قلبی در ماه بهمن سال ۱۳۹۷ دار فانی را وداع گفته و فوت کرد با تلاش های زیاد پزشکان و مراقبت های شبانه روزی متاسفانه دوامی نیاورده و عمرش به دنیا باقی نبود
کارنامه هنری و سوابق
فعالیت های بازیگری زیادی با بازیگران و بزرگان سینما همچون ناصر ملک مطیعی بهروز وثوقی ایرج قادری داشته و در کنار آن ها هنرمند نقش‌آفرینی‌های را ایفا کرده است

ازدواج و عکس همسران
فرخ ساجدی تا به حال دو بار وارد زندگی مشترک شده بود و با یکی از بازیگران که قبل از انقلاب نام مستعارش نیلوفر می بود در سال ۱۳۴۸ به زیر یک سقف رفتند پس از آن مدتی از همدیگر طلاق گرفته حاصل ازدواج اولش پسری به نام آرش بود

زندگی دومش با خانومی به نام مینوعهدیه در سال ۱۳۵۶ بود که دوباره تجدید فراش کرد که همسر دومش در سال ۱۳۸۸ درگذشت حاصل ازدواج بعدی دختری به نام مریم می باشد

عکسهای خانوادگی فرخ ساجدی

 

 

بیوگرافی فرخ ساجدی

 

اواخر عمر خود را با نقش مریم متولد سال ۱۳۶۲ می باشد سپری کرد پس از فوت همسرش به شدت دچار افسردگی و ناراحتی روحی می‌شود و حتی علت ناراحتی قلبی اش را

از آن دسته از بازیگرانی است که پس از به پیروزی رسیدن انقلاب اسلامی کار هنرپیشگی را کنار گذاشت و تا اجازه فعالیت نداشته ممنوع التصویر می‌بود
آثار فیلم های سینمایی
آقای فرخ ساجدی معمولاً در فیلم های سینمایی زیادی هنرنمایی داشت از جمله می توان به وسوسه شیطان در سال ۱۳۴۶ اشاره داشت

 

بیوگرافی فرخ ساجدی

بیگانه بیا
شکوه قهرمان
امشب دختری میمیرد
جوانی هم عالمی دارد
پنجره
پسر زاینده ‌رود
بیوگرافی فرخ ساجدی
شراره
رضا چلچله
آبنبات چوبی
زنجیری
با هم ولی تنها

منبع:بیوگرافی فرخ ساجدی

بیوگرافی فرخ ساجدی

زندگینامه شمس تبریزی

  • بازدید: 456 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای زندگینامه شمس تبریزی بسته هستند

زندگینامه شمس تبریزی

محمدبن علی بن ملک داد ملقب به شمس الدین عارف معروف (متولد ۵۸۲ و متوفای پس از ۶۴۵ ه ق) خاندان وی از مردم تبریز بودند. شمس ابتدا مرید شیخ ابوبکر زنبیل باف (سله باف) تبریزی بود شمس به گفتهء خود جمله ولایتها از او یافته، لیکن مرتبهء شمس بدانجا رسید که به پیر خود قانع نبود و در طلب اکمل سفری شد و در اقطار مختلف به سیاحت پرداخت و به خدمت چند تن از ابدال و اقطاب رسید بعضی او را از تربیت یافتگان باباکمال خجندی نوشته اند وی در ضمن سیر و سلوک گاهی مکتب داری میکرد و اجرت نمی گرفت.

چهارده ماه در شهر حلب در حجرهء مدرسه ای به ریاضت مشغول بود. و پیوسته نمد سیاه می پوشید وقتی در اثنای سیاحت به بغداد رسید و شیخ اوحدالدین کرمانی که شیخ یکی از خانقاه های بغداد بود در » و عشق زیباچهرگان را اصل مسلک خود قرار داده بود و آنرا وسیلهء نیل به جمال و کمال مطلق میشمرد، دیدار کرد، پرسید که مراد اوحدالدین ؟

«اگر در گردن دنبل نداری// چرا در آسمان نمی بینی »

فرمود که ،« ماه را در آب طشت می بینم » :

گفت «؟ چیستی آن بود که جمال مطلق را در مظهر انسانی که لطیف است می جویم، و شمس الدین بر وی آشکار کرد که اگر از غرض شهوانی عاری باشی همهء عالم مظهر جمال کلی است و او را در همه و بیرون از مظاهر توانی دید اوحدالدین به رغبت تمام گفت که بعدالیوم می خواهم در بندگیت باشم گفت به صحبت ما طاقت نیاری شیخ بجد گرفت فرمود به شرطی که علی ملاالناس در میان بازار بغداد با من نبیذ بنوشی گفت نتوانم.

گفت: وقتی من نوش کنم با من توانی مصاحبت کردن؟ گفت نه نتوانم شمس الدین از این حکایت و روایات دیگر برمی آید که شمس الدین به حدود ظاهر بی اعتنا و به «! از پیش مردان دور شو » بانگی بزد که رسوم پشت پا زده بود و غرض وی از این سخنان آزمایش اوحدالدین بود روزی در خانقاه نصره الدین وزیر اجلاس عظیم بود و بزرگی را به شیخی تنزیل می کردند و شیوخ، علماء، عرفا، امرا و حکما حاضر بودند و هر یکی در انواع علوم و حکم و فنون کلمات می گفتند و بحثها می کردند.

مگر شمس الدین در کنجی مراقب گشته بود ناگاه برخاست و از سر غیرت بانگی بر ایشان زد که تا کی از این حدیثها می نازید؟ یکی در میان شما از حدثنی قلبی عن ربی خبری نگویید این سخنان که می گویید از حدیث، تفسیر، حکمت و غیره سخنان مردم آن زمان است که هر یکی در عهدی به مسند مردی نشسته بودند و از درد حالات خود معانی می گفتند و چون مردان این عهد شمایید، اسرار و سخنان شما کو؟

شمس بامداد روز شنبهء ۲۶ جمادی الَاخر سال ۶۴۲ ه ق به قونیه رسید دربارهء برخورد مولوی بدو روایات مختلف است به هر حال مولوی مجذوب او گردید و از سر مجلس درس و بحث و وعظ درگذشت یاران مولانا و مردم قونیه قصد شمس کردند.و او را ساحر خواندند شمس رنجیده خاطر گشت، سر خویش گرفت و برفت ( ۲۱ شوال ۶۴۳ ه ق) مولانا به طلب شمس به قدم جد ایستاد، ولی اثری پیدا نشده در آخر خبر یافت که وی در دمشق (شام) است، نامه و پیام (بصورت غزلهای لطیف) متواتر کرد و پیک در پیک پیوست عاقبت دل شمس نرم شد یاران مولانا نیز از در اعتذار درآمدند و مولانا عذرشان بپذیرفت.

و فرزند خود سلطان ولد را به طلب شمس روانهء دمشق کرد و او با ۲۰ تن از یاران سفر کرد تا در دمشق شمس را دریافت و ره آوردی که به امر پدر از نقود با خود آورده بود نثار قدم وی کرد و پیامها بگزارد شمس خواهش مولانا بپذیرفت و عازم قونیه گردید (سال ۶۴۴ ه ق) سلطان ولد بندگیها نمود و بیش از یک ماه از سر صدق و نیاز پیاده در رکاب شمس راه می سپرد تا به قونیه رسید و خاطر مولانا شکفته گردید و چندی با او صحبت داشت باز مردم قونیه و مریدان بخشم درآمدند و بدگویی شمس آغاز کردند مولانا را دیوانه و شمس را جادو خواندند فقیهان و عوام قونیه بشوریدند از این رو شمس دل از قونیه برکند و مولانا دو سال در طلب شمس بود و دو بار به دمشق سفر کرد، ولی اثری از او پیدا مجموع آنچه که شمس ) « مقالات » نشد و انجام کارش پیدا نیست سال غیبتش را ۶۴۵ ه ق دانسته اند.

 

زندگینامه شمس تبریزی

آثار شمس تبریزی

از آثار اوست کتابی بنام در مجالس بیان کرده و سؤال و جوابهائی که میانهء او و مولانا یا مریدان و منکران رد و بدل شده) (نسخهء آن در کتابخانهء قونیه از معارف و لطایف اقوال وی که افلاکی در مناقب العارفین نقل کرده است این هر دو یادداشتهایی است « ده فصل » ،( محفوظ است که مریدان از سخنان شمس فراهم و تدوین کرده اند (فرهنگ فارسی معین) :

شمس تبریزی که نور مطلق است// آفتاب است و ز انوار حق است

مولوی روز سایه آفتابی را بیاب// دامن شه شمس تبریزی بتاب

مولوی رجوع به مجمع الفصحاء ج ۱ ص ۲۸۶ ، فهرست فیه ما فیه و دیوان کبیر شمس تبریزی شود

لغت نامه دهخدا

منبع:زندگینامه شمس تبریزی

زندگینامه شمس تبریزی

زندگینامه وحید امیری

  • بازدید: 369 بازدید
  • دسته: دسته‌بندی نشده
  • دیدگاه‌ها برای زندگینامه وحید امیری بسته هستند

چکیده ای از بیوگرافی وحید امیری:

زندگینامه وحید امیری

نام اصلی: وحید امیری

زمینه فعالیت: فوتبالیست

تولد: ۱۳ فروردین ۱۳۶۷

زادگاه: خرم‌آباد، ایران

قد: ۱٫۷۹ متر

پست: هافبک چپ، وینگر، مهاجم

زندگی شخصی وحید امیری

وحید امیری متولد ۱۳ فروردین ۱۳۶۷ در خرم‌آباد لرستان است. وی دارای مدرک تحصیلی کارشناسی حقوق و کارشناسی ارشد رشته مدیریت ورزشی است. وحید امیری مدتی پس از پیوستن به باشگاه فوتبال پرسپولیس، ازدواج کرد.

او به دلیل تولد در روز طبیعت، زمانی که به تیم ملی دعوت شد شماره ۱۳ را برداشت که البته بعداً به ۱۰ و ۱۱ تغییر کرد. وحید امیری از جمله فوتبالیست‌هایی است که در سن بالا به موفقیت رسیده و به همین دلیل همیشه صراحتاً می‌گوید اولویتش پول است و وقت زیادی برای آینده‌سازی ندارد.

دوران حرفه ای وحید امیری

وحید امیری فوتبال حرفه‌ای خود را از سال ۱۳۸۷ با باشگاه‌های داتیس و کوثر لرستان شروع کرد، پس از آن به گهر دورود و سپس برای مدت دو فصل به نفت مسجدسلیمان پیوست.

وحید امیری در باشگاه نفت تهران

وحید امیری در سال ۹۲ با قراردادی دوساله به نفت تهران پیوست. او نخستین گل خود را برای نفت در ۱۵ مرداد ۱۳۹۲ مقابل داماش گیلان به ثمر رساند که منجر به تساوی ۱–۱ برای هردو تیم شد. نخستین پیروزی آسیایی وحید امیری در فروردین ۱۳۹۴ مقابل الشباب عربستان بود که با نتیجه ۳–۰ به سود نفت به اتمام رسید. نفت در شهریور همان سال با نتیجه ۲–۱ مغلوب الاهلی شد و از گردونه مسابقات حذف گردید، تک گل نفت را امیری در دقیقه ۵۰ به ثمر رساند.

وحید امیری در باشگاه پرسپولیس

وحید امیری پس از اتمام قراردادش با نفت در سال ۱۳۹۵ با قراردادی ۲ ساله رسماً به عضویت باشگاه فوتبال پرسپولیس درآمد؛ پیوستن وحید امیری به پرسپولیس دارای حواشی خاصی بود، علیرضا منصوریان که امیری و بیرانوند را بارها ملاقات کرده بود و استقلالی‌ها این احتمال را می‌دادند که این دو به استقلال می‌آیند، به شدت از انتقال امیری به پرسپولیس عصبانی شدند، به نحوی که یک مقام مسئول در باشگاه استقلال در مصاحبه‌ای به انتقاد از تصمیم وحید امیری پرداخت.

نخستین گل وحید امیری برای پرسپولیس، در یک تساوی ۱–۱ مقابل فولاد خوزستان به ثمر رسید؛ همچنین وحید امیری معمولاً اوت‌های نزدیک به دروازه حریف را به صورت بلند می‌فرستد و موقعیت‌های خطرناکی را روی دروازه حریفان ایجاد می‌کند. وحید امیری عملکرد مناسبی در پرسپولیس داشته و بارها در تیم منتخب لیگ برتر فوتبال ایران قرار گرفته‌است.

امیری توانست با پرسپولیس به جمع ۴ تیم برتر فوتبال آسیا صعود کند و به مقام قهرمانی لیگ برتر فوتبال ایران ۹۶–۱۳۹۵ و سوپر جام فوتبال ایران ۱۳۹۶ برسد.

زندگینامه وحید امیری

عملکرد ملی وحید امیری

وحید امیری نخستین بار ۳۰ دسامبر ۲۰۱۴ در جریان اردوی تدارکاتی تیم ملی که برای آمادگی درجام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ در کشور پرتغال برگزار می‌شد توسط کارلوس کیروش به تیم ملی دعوت شد. او نخستین بازی ملی اش را در یک بازی دوستانه مقابل عراق در ۴ ژانویه ۲۰۱۵ انجام داد و نخستین گل ملی اش را در جریان یک پیروزی ۲–۰ مقابل شیلی به ثمر رساند.

وحید امیری در جریان جام ملت‌های آسیا ۲۰۱۵ در دیدار مقابل عراق که بازی به ضربات پنالتی کشیده شده بود پنالتی خود را از دست داد تا ایران بازی را واگذار کند و از صعود به نیمه نهایی باز بماند.

در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ که تیم ملی فوتبال ایران به عنوان تیم اول گروه خود به جام جهانی صعود کرد، وحید امیری در تمامی بازی‌ها (چه ثابت چه به‌عنوان بازیکن ذخیره) به میدان رفت.

افتخارات ورزشی وحید امیری

وحید امیری در عرصه باشگاهی با نفت به رتبه سوم لیگ و فینال جام حذفی رسید و در لیگ قهرمانان نیز تا جمع ۸ تیم برتر صعود کرد .او درپرسپولیس قهرمان لیگ شانزدهم شد و این بار تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان بالا رفت. وحید امیری در دو دربی با پیراهن سرخ حضور داشته است.

در عرصه ملی امیری توسط کی‌روش دعوت و در جام ملت‌های ۲۰۱۵ فیکس شد و پنالتی او در یک‌چهارم منجر به حذف ما شد. او در – بازی ملی – گل زده و – اخطار دارد.

ازدواج و همسر وحید امیری

این بازیکن خوش اخلاق کشورمان در زمستان سال ۱۳۹۵ ازدواج کرد و مراسم باشکوهی را گرفت و به رسم عروسی لرستانی ها همه اقوام خود را دعوت کرد.

منبع:زندگینامه وحید امیری

زندگینامه وحید امیری